خکام

خانۀ کودک، اندیشه و میراث فرهنگی

خکام

خانۀ کودک، اندیشه و میراث فرهنگی

۵ مطلب با موضوع «درباره میراث فرهنگی :: صنایع دستی و هنرهای ایرانی» ثبت شده است

هنر موزاییک‌کاری یا هنر پاره چین، یکی از هنرهایی است که بومی ایران نبوده و از فرهنگهای دیگر وارد ایران شده است. این هنر در دوران ساسانی در ایران به اوج خود رسیده و بالندگی یافته است. برخی از آثار گرانبهای این دوران همکنون در موزه‌های برتر جهان از جمله موزۀ ایران‌باستان نگهداری می‌شوند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۶ ، ۱۳:۱۴

انسان احتمالاً با اندود کردن بدنه خارجی سبدها و قرار گرفتن آنها در کنار آتش به طور اتفاقی به شناخت ظروف گلی و مزایای آن دست یافت. دسترسی به چنین وسیله‌ای، تحوّلی چشمگیر  در امر جمع آوری  و نگهداری غذا پدید آورد و انسان در نقاط مختلف جهان با اختلاف زمانی چشمگیر به این مرحله از تحوّل وخلّاقیّت قدم گذارد. در این بخش می توانید پرونده ای را دربارۀ سفالگری مطالعه کنید. 

دریافت فایل pdf سفالگری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۵ ، ۲۰:۳۸

انسانها در ابتدا برای نگهداری فرآورده‌های کشاورزی خود، نیازمند داشتن ظرفها و وسایلی محفوظ بودند. ظرفهای نخستین در آغاز از سبدهایی که از شاخة درختان بافته شده بود، تشکیل می‌شدند و برای این‌که دانه‌ها از سوراخِ سبدهای بافته شده نریزد، داخل آنها را با گِل، اندود می کردند (می‌پوشاندند). احتمالاً انسانها با اندود کردن بدنة خارجی سبدها و قرار دادن آنها در کنار آتش، به‌طور اتّفاقی به شناختِ ظروف گلی و مزایای آنها دست یافته‌اند. سفال  سالها به دستِ انسان و در همه جای جهان ساخته شد و به کار رفت. در ایران سفال همیشه جایگاه مهمّی داشته  و دارد. همکنون در کشورمان کارگاه‌های سفالگری زیادی مشغول به کارند که از آن‌جمله می‌توان به کارگاه‌های پر کارِ همدان (روستای لاله‌جین) و سیستان و بلوچستان (روستای کلپورگان) اشاره کرد.

 

* برای ساختِ سفال مراحلی را باید طی کرد. با همراهی راهنمای گنجینه و  معلّمتان این مراحل را مرور می‌کنیم.

۱ـ تهیّه و آماده کردنِ خاک رس                     ۲ـ افزودنِ آب

۳ـ افزودنِ مادّة چسباننده (شاموت) به سایرِ مواد   ۴ـ مخلوط کردن و وَرز دادنِ مواد

۵ـ شکل دادنِ گلِ آماده شده (با دست، با چرخِ سفالگری و یا به صورتِ قطعه‌قطعه [فتیله‌ساز] )     

۶ـ تزیین کردنِ ظرفِ شکل گرفته (تزیین۱)       ۷ـ‌لعاب‌دادن (پوشاندنِ روزنه‌های احتمالی روی سفال)

۸ـ پختنِ ظرف در کوره                               ۹ـ تزیینِ دوبارة ظرفِ پخته شده (تزیین۲)    

۱۰ـ لعاب دادنِ دوبارة ظرف                          ۱۱ـ پختنِ دوبارة ظرف

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۳

هنوز به درستی کسی نمی‌داند که کِی و کجا نخستین بار شیشه به وجود آمده است. امّا در سوریه، مصر و ایران، نمونه‌های چندی از نخستین شیشه‌ها به دست آمده است.

برای ساختن شیشه از مواد اوّلیه‌ای چون ماسه، خاکستر، سود، پتاس و آهک استفاده می‌کنند. همراه با این مواد، از خرده شیشه نیز استفاده می کنند تا عملِ ذوب بهتر صورت گیرد. این مواد را در درجة حرارتِ زیاد (در حدودِ ۱۵۰۰ درجة سانتیگراد و گاه بالاتر) ذوب می‌کنند. در جریانِ عملیّاتِ ذوب، ناخالصی‌ها را نیز از شیشة مذاب جدا می‌کنند. شیشة مذاب را آرام ‌آرام می‌گذارند تا سرد شود و حالتِ آب‌نباتی به خود بگیرد.  پس از این مرحله، مادّة به وجود آمده را به روشهای مختلفی چون دمیدنِ آزاد و یا قالبی، شکل می‌دهند.

در روشِ دمیدن، از یک لولة بلندِ فلزّی که به داخلِ شیشة مذاب فرو رفته است، استفاده می‌کنند. شیشه‌گر در حالی که در لوله می‌دمد، آن را در هوا می‌چرخاند و حرکت می‌دهد. همچنین گاهی شیشة مذاب را روی یک  میزِ فلزّی می‌غلطاند و به آن شکل می‌دهد.

برای ساختنِ ظرفهای شیشه‌ایِ ارزان قیمت‌تر همچون وسایلِ مصرفی خانگی، شیشة مذاب را در قالب می‌ریزند. هوای فشرده، شیشة مذاب را به سوی دیواره‌های قالب می‌راند و آن را شکل می‌دهد.

برای تزیینِ شیشه‌ها و آبگینه‌های ساخته شده از روشهای افزودنِ مواد به بدنه، تراش و شکل‌های قالبی استفاده می‌کنند. شکلهای جانوران، گیاهان و شکلهای هندسی، معمول‌ترین شکل‌هایی هستند که بر روی شیشه‌ها به کار می‌روند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۶

دست‌ها:

در دورانی که هم‌ سنّ و سال شما بودم (یعنی ده دوازده ساله) در اصفهان در یک محلّة قدیمی زندگی می‌کردیم. محلّة ما به زاینده‌رود خیلی نزدیک بود. نزدیک به سی‌وسه پل. مجموعه‌ای در آن نزدیکی بود به نام مرکز هنرهای زیبای اصفهان. بوی رنگ و قیر، صدای چکّش، خرخر ارّه. همین بوها و صداها را از سرتاسر شهر هم می‌توانستی حس کُنی. وقتی با هم‌کلاسی‌هایم در وقت‌های خالی و باز میان دو نوبت کلاسهای درسی‌مان (که برای بسیاری بی‌نهایت بیهوده بود) در بازار هنر اصفهان ـ در خیابان چهارباغ عبّاسی و در چند قدمی مدرسة چهارباغ و کاخ هشت‌بهشت ـ قدم می‌زدیم، از رنگ و لعاب روی آثار هنری و شکل‌های گوناگون آنها حسّ جنون به من دست می‌داد. حسابی کِیف می‌کردم و دوست داشتم همة آنها مالِ مالِ خود من باشند. حالا که سنّ و سال بیشتری دارم و هر از چندی کاری هنری انجام می‌دهم، به یاد آن دوران می‌افتم. به یاد رنگ‌ها و طرح‌ها، به یاد صداهایی که با بوها مخلوط شده بود و به یاد آدمهای جالبی که ساعت‌ها و شاید روزها بر روی ظرفی کار می‌کردند.

وقتی بین عشایر رفتم، با دنیای بزرگی از رنگ و طرح مواجه شدم. ساخته‌ها، لباس‌ها و فرش‌هایشان پر از رنگ بود. پر از طرح بود. فهمیدم که بین دیده‌های آنها از طبیعت با چشمها و دستهای آنها یک ارتباط عجیب وجود دارد. ارتباطی که به خلق یک اثر هنری منجر شده است. دست‌ها در این میان نقشی اساسی داشتند. سرعت، چالاکی و ظرافت در حرکت آنها را خوب می‌دیدم. در اصفهان هم بر روی هر چه کار می‌شد، این ویژگی‌ها دیده می‌شد.

هنرهای دست‌هایت

به دست‌های خودت نگاه کن. تردیدی ندارم که در این دستها، نیروی عجیب و غریبی نهفته است. این نیرو در انتظار خروج از بدن شما و خلق یک اثر هنری و فرهنگی است. تا به حال به این فکر کرده‌اید که از این نیرو چه بهره‌هایی می‌توان برد؟

صنایع دستی یعنی هر چیزی که با دست‌هایت یا با کمک ابزارهای ساده و کوچک بسازی. همان‌گونه که پیش از این هم گفتم، در بحث صنایع دستی  رابطة میان دست با چشم و از همه مهم‌تر درک شکل‌، رنگ و نقش اهمیّت زیادی دارد.

به تجربه ثابت شده است که صنایع دستیِ هر جایی، با جغرافیا و طبیعت، مردم، فرهنگ و آداب و رسومی که آنها دارند، ارتباطی تنگاتنگ دارد. خیلی از دست‌ساخته‌ها، ریشه در باورهای یک قوم دارند یعنی اگر قومی باورهای مذهبی دارند، همین باورهایشان را می‌توان در اثری که به‌وجود آورده‌اند دید و اگر باورهای دیگری نیز دارند، می‌توان برپایة آن‌چه به‌وجود آورده‌اند آن را پیگیری کرد.

دوباره به دست‌هایت نگاه کن. تردیدی ندارم که در این دستها، نیروی عجیب و غریبی نهفته است. نیرویی که از فرهنگ ملّی و قومی سرچشمه گرفته و برای نگهداری از آن کار می‌کند.

به دست‌هایت باور داشته‌ باش

چون‌که می‌توانند با ابزارهای ساده و ابتدایی اثری را به‌وجود آورند که همه را از زیبایی و کارایی به وجد بیاورند.

چون‌که می‌توانند با هر‌چه در اطراف خودت وجود دارد اثری زیبا و کارا را به‌وجود آورند.

چون‌که می‌توانند چیزی بیافرینند که همتایی ندارد و به اصطلاح تک است.

چون‌که می‌توانند برای خودت و خانواده‌ات و در نهایت کشورت درآمد کسب کنند.

چون‌که می‌توانند سبب جذب جهان‌گردان به کشور و در نتیجه باز هم کسب درآمد شوند.

چون‌که می‌توانند پس از آموزش دادن به دیگران، سبب به‌وجود آمدن کار برای خیلی از آدم‌ها شوند.

چون‌که می‌توانند هم زیبایی را بیافرینند هم کارایی را. به این معنی که چیزهایی خلق کنند که در اوج  زیبایی برای مصرف‌های روزانه هم کارا باشند.

چون‌که می‌توانند ...

هنرهای دستی دستی

 

صنایع دستی در کشور ما در همة تاریخ، جایگاهی درست و ممتاز داشته‌اند. این جایگاه به خاطر گوناگونی آنهاست و این گوناگونی سبب شده که برای مطالعه و شناخت آنها، محقّقان آنها را به دسته‌های مختلفی دسته‌بندی کنند. ما کوشش می‌کنیم تا نخست شما را با این دسته‌بندی آشنا کنیم و پس از آن به مطالعة موردی برخی از این صنایع بپردازیم.

۱ـ داربافت‌ها: یعنی آن بخش از صنایع دستی که از دستة بافته‌ها هستند منتهی ضخیم‌تر و کلفت‌تر‌ند و معمولاً به عنوان زیرانداز یا دیوارکوب یا قاب مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. این دسته از بافته‌ها بر دارهای افقی و عمودی به وجود می‌آیند؛ مانند: قالی و گلیم.

۲ـ دست‌بافت‌ها: یعنی آن بافته‌هایی که بدون کمک از دارها بافته می‌شوند و نازک‌تر از بافته‌های بر دارها هستند و معمولاً در گونه‌های مختلف برای کاربردهای روزانه و عمومی‌تر استفاده می‌شوند؛ مانند: ترمه و جاجیم.

۳ـ میل‌‌قلّاب‌بافته‌ها: یعنی آنهایی که با میل و قلّاب بافته ‌می‌شوند! چه تعریف جالبی! معمولاً این دسته به صورت پوشاک، مصرف عمومی دارند و برخی از آنها به‌صورت تزیینی هستند؛ مانند: دست‌کش و جوراب.

۴ـ رودوزی‌ها: یعنی آنهایی که بر روی پارچه‌ها یا بافته‌های دیگر دوخته می‌شوند؛ مانند: ملیله‌دوزی و گلابتون‌دوزی و گل‌دوزی.

۵ـ چاپی‌ها: یعنی آن بخش از صنایع دستی که به‌صورت چاپی بر پارچه یا دیگر بافته‌ها می‌آیند؛ مانند چاپ قلمکار.

۶ـ سفال‌گری: یعنی شکل دادن به گل و در نهایت پخت این ساخته‌ها برای بهره‌گیری در مصارف روزانه؛ مانند: کاسه و کوزه.

۷ـ کاشی‌کاری: یعنی شکل دادن به گل و در نهایت پخت این ساخته‌ها با لعاب بسیار خوب برای بهره‌گیری در ساختمان‌ها؛ مانند کاشی‌های مسجدها و مدرسه‌ها.

۸ـ شیشه‌ و آبگینه سازی: یعنی ساخت شیشه‌های ایرانی از موادّ معدنی برای استفاده در مصارف روزانه؛ مانند: انواع جام‌ها و پیاله‌ها.

۹ـ نمدمالی: یعنی مالاندن نمد و در هم‌تنیدن آن با ورز دادن زیاد آن و ساخت یک‌سری از ساخته‌ها؛ مانند: زیرانداز و پادری.

۱۰ـ چرم‌سازی: یعنی ساخت هر وسیله یا پوشاکی با چرم و پوست حیوانات؛ مانند: کیف، کفش و انواع بالاپوش.

۱۱ـ فلزکاری: یعنی ساخت دست‌سازهایی از فلزّات گوناگون به‌صورت ظرف‌هایی با کارکردهای روزانه؛ مانند: چاقو و انواع ظروف.

۱۲ـ قلم‌زنی و مشبّک‌سازی: یعنی کار بر روی ظرف‌های فلزّی با بهر‌ه‌گیری از قلم و چکّش؛ مانند: قلمکاری بر مس و ساخت قندیل‌های مشبّک (همان لوسترها و آویزهای امروزی)

۱۳ـ سنگ‌تراشی: یعنی کار بر روی سنگ با قلم و چکّش و چسب؛ مانند حکّاکی، معرّق سنگ.

۱۴ـ چوب‌کاری: یعنی کار بر روی چوب با وسایل گوناگون؛ مانند: خرّاطی، معرّق و منبّت چوب.

۱۵ـ حصیربافی: یعنی بهره‌گیری از شاخ و برگ درختان برای ساخت ابزارهای گوناگون؛ مانند: ساخت انواع سبد و ظرف.

۱۶ـ کتابت: یعنی مجموعة همة کارهایی که بر روی کتاب و دست‌نوشته‌ها انجام می‌شود؛ مانند کتاب‌آرایی و تذهیب.

۱۷ـ میناکاری: یعنی هنری ترکیبی از فلزّات گوناگون که با انواع رنگ و لعاب پوشیده شده است.

۱۸ـ جواهرسازی: یعنی کار ساخت جواهرات گوناگون و سنگ‌نشانی؛ مانند: زیورآلات و ترصیع (جواهرنشانی).

۱۹ـ خاتم‌کاری: یعنی هنر ترکیب چوب، فلز و استخوان و برش هر یک از آن قطعات و در نهایت یک‌پارچه کردن آن.

۲۰ـ ساخت آلات موسیقی: یعنی ساخت ابزارها و آلات متنوّع موسیقی؛ مانند سازهای زهی و کوبه‌ای.

۲۱ـ و شاید هزاران هنری که در سرزمین ما هنوز رایج هستند و اگر همّت کنیم شاید سال های سال بر جای بمانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۱۶