معرفی کتابِ قهرمانِ هزار چهره
کتابِ قهرمانِ هزار چهره نوشتهی جوزف کمپبل یکی از مهم ترین آثاری است که در مورد اساطیر و اسطوره شناسی نوشته شده است و بدون شک یکی از تاثیرگذارترین کتابها بر روی صنعتِ سینما و هالیوود است. این کتاب به معرفی و دسته بندی قصه ها و اسطوره های ملل میپردازد و از بین آنها به دنبال یافتن فرمولی برای روایت داستان میگردد. فرمولی که از ابتدا در میان قبایل بدوی شکل گرفته و همچنان در دنیای امروز قدرت خود را برای روایت داستانهای شورانگیز حفظ کرده است.
این کتاب سیر و سفر درونی انسان را در قالب قهرمانان اسطورهای پی میگیرد و با بررسی قصهها و افسانههای جهان نشان میدهد که چطور این کهن الگو در هر زمان و مکان خود را در قالبی جدید تکرار میکند تا انسان را به سیر و سفر درونی و شناخت نفس راهنمایی کند.
کمپل در این کتاب بسیاری از نمادهای مذهبی و اسطورهای جهان را بررسی کرده و با در کنار هم قرار دادن آنها نشان داده است که چطور افسانهها و نمادهای اقوام و مذاهب مختلف، معادل و موازی یکدیگرند. او در میان این شباهتها به دنبال حقایقی بنیادین میگردد که انسان در طول هزاران سال زندگی بر روی کره خاکی براساس آنها روزگار خود را گذرانده است. در حقیقت این کتاب جزو کتاب های کلاسیک و رسمی رشته های ادبیات، اسطوره شناسی و فیلمنامه نویسی است و کارگردانان مشهور هالیوود تحت تاثیر آن، به بازسازی اسطوره های کهن در قالبهای نو پرداختهاند.
این کتاب برای اولین بار در سال 1949 به چاپ رسید و بارها تجدید چاپ شد. بعدها در اواخر دهه 80 میلادی کریستوفر ووگلر با الهام از قهرمان هزار چهره کتابِ "سفر نویسنده" را به رشته تحریر در آورد که در آن تئوری های ارائه شده توسط کمپبل را برای نوشتن فیلمنامه به روز کرده است.
معرفی کتاب:
آخرالزمان هر فرد
انسان به میزانی که با امیال و آرزوهای نفسانی خود به بن بست می رسد چه از طریق وصال و چه ناکامی،در هر دو صورت به آخر زمان فردی خود نزدیک می شود و بر آستانه آخرت و قیامت خود قرار می گیرد که آستانه عرفان و رجعت بخویشتن است. و تکنولوژی در این امر خدمت بزرگی به بشر نموده است. ولی بشری که اهل معرفت و عبرت باشد. در غیر اینصورت دچار هلاکت و جنون می گردد و از اسارت تکنولوژی رهائی ندارد.
تکنولوژی هم خود علت و سبب آخرالزمان است و هم معلول آن. هم علت فلک زده گی بشر است و هم معلول آن.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب مبانی هستی شناسی عرفانی ص ۵۸