خکام

خانۀ کودک، اندیشه و میراث فرهنگی

خکام

خانۀ کودک، اندیشه و میراث فرهنگی

آموزش و پرورش در ایران باستان ... آزاده درخشان

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۴:۲۰ ب.ظ

به مناسبت روز جهانی کودک

نگرش به کودک در ادبیّات باستانی ایرانی، اوستا و آثاری که از آن دوران به‌ دست ما رسیده است با هدف آموزش و پرورش او برای آینده و زندگی بزرگسالی استوار بوده است و اگر چه در این دورانها به کودکان اهمیّت بسیار می‌دادند ولی این دوران را دوران گذار پنداشته و به کودکان همچون مردان و زنان کوچکی می‌نگریستند که برای زندگیِ بزرگسالی و روزگار آینده آماده می‌شوند. در ایران باستان سنین بین 5 تا 7 سالگی، سن شناخت عقلی شمرده می‌شود و در واقع آغازِ فراگیری علوم را از این زمان در نظر می‌گرفتند. بنابر گفتة هرودوت از این  زمان، کودک باید پیشة پدر خویش را فراگیر و اگر کودکی تصمیم بر تغییر پیشة پدری خود داشت، باید در آزمون مغان شرکت می‌جست و اگر چنانچه سربلند از این آزمون بیرون می‌آمد، اجازة تغییر پیشه داشت که این رویداد به ندرت پیش می‌آمد. هرودوت در رابطه با وضعیّت پسران گوید: «پارسی بهترین خوی را پس از دلیری در این می‌داند که پسران بسیار  به دنیا آورد و شاه به کسانی که بیش از دیگران زاد‌آوری کرده‌اند، همه ساله هدیه می‌دهد. به فرزندان از سنّ 5 سالگی تا 20 سالگی، اسب‌سواری، تیر‌اندازی و راستگویی را می‌آموزند. کودکان زودتر از 5 سالگی نزد پدران نمی‌روند که اگر مردند، پدرانشان اندوهگین نشوند». گزنفون می‌گوید: «در میان پارسیان جایی به نام الواتر وجود دارد که کاخ شاهی و دیگر بناهای دولتی در آنجا قرار دارد، الواتر دارای 4 بخش می‌باشد که 2 بخش آن مربوط به کودکان و نوجوانان است و برای آموزش کودکان، پیرمردانی را بر می‌گزینند که خوی آنها را نیکوتر کنند، در میان کودکان، فریبکار، دشنام‌گو و یا دزد نیز پیدا می‌شود که در این بین باید آموزگار میان آنان داوری کند و اگر چنانچه او گناهکار باشد به سبب ناسپاسی نسبت به پدر و مادر و سرزمین و یاران خود به کیفر اعمال خود رساند، همچنین خوراک را باید آموزگار به آنان یاد‌آوری کند».  به نقل از مظاهری «وظیفة پدر و مادر، پرستاری و پرداختن به کودک است و باید با او با نرمی و مهربانی رفتار کنند و نباید او را بترسانند و یا بزنند و خوراک‌دهی و یاری و نگهداری اساسی‌ترین کار پدر است، دولت نیز حتّی بدون اجازة داوران می‌تواند کودکی را که از خوراک و پرستاری شایسته و بایسته برخوردار نیست از پدر بگیرد و به فرزندی بسپارد  و دادگاه نیز  می‌تواند پدر ناشایسته را از جایگاه پدری کنار بگذارد.  وظیفة مادر در این است که تا 5 سال از کودک نگهداری کند و مفهوم  نیکی و بدی را به او بیاموزد واگر چنانچه کودک تا این سن، عمل بدی را مرتکب شود، گناه عمل بر او به گردن پدر و مادر خواهد بود زیرا که آنان باید فرزندانشان را از آلودگی و پلیدی دور بدارند».

    از 10 سالگی که کودک پایه و اساس دین را فرا می‌گرفت به آیین برشنوم شستشو می‌شد و در سوّمین میترا، وی را می‌بردند و جشن میترگان (مهرگان) برپا می‌کردند که به گفتة هرودوت: «در آن روز سفرة خود را با خورش‌های رنگارنگ می‌آراستند و این روزِ فراموش نشدنی برای پدر و مادر باید یادآور بخشش‌های اورمزد، خدای مهربان و پدر انسانها باشد».

   ایرانی هر چند تنگدست، آموزش و پرورش فرزندان را بسیار ارج می‌نهاد و ادب نخستین چیزی بود که به فرزند یاد می‌داد، سپس می‌کوشید رفتار و کردار نیک را به وی آموزش دهد تا فردی راستگو و درستکار شود و سپس پیشة خود را به او آموزش می‌داد و در صورتی از استادان و دستوران یاری می‌گرفت که طبقه و دارایی‌اش چنین امکانی را به او می‌داد.

   فرمانبرداری و بزرگداشت پدر و مادر، نخستین دستور فرزند نیکخوی و با ادب بود. اورمزد (خدای بزرگ زرتشتیان) می‌گوید: «هرگاه که پدر و مادر خشنود باشد، من هم خشنودم. به جای آوردن دشوار‌ترین آیین‌های دینی نیز اگر با ناسپاسی درحقّ پدر و مادر، آموزگار، بزرگان و سالخوردگان همراه باشد راه به جایی نمی‌برد».

   نخستین آموزشگاههای ایران باستان، آتشکده‌ها و دِیرها بوده‌اند. پیشوایان دینی نیز با نام‌های مغ، هیربد و موبد به آموزش دانش‌های دینی و دیگر دانش‌ها می‌پرداختند. آموزگاران را انییشراپائی‌تی یا هیربد می‌خواندند و به هر یک از آنان 50 تن شاگردِ هفت تا پانزده ساله می‌سپردند.

   به گفتة‌ ویلیام جکسن پژوهشگر آمریکایی در اوستا بخش ویژه‌ای به نام «هوشیرم‌نسک» دربارة فرآیند آموزش و پرورش کودکان وجود داشته است که این بخش در طول زمان از میان رفته است و تنها چکیده‌ای از آن را در دینکرت باز می‌یابیم. تا پیش از به نوشتار درآمدنِ آثار ادبی، اوستا از اساسی‌ترین پایه‌های آموزش کودکان بوده است. همزمان با آموزش پسران توسّط پدران، دختران نیز توسّط مادران آموزش می‌دیدند. ایشان همزمان با آموختن خوی نیکو از 9 سالگی در امور خانه‌داری نیز شرکت کرده و راهِ خانه‌داری را می‌آموختند.

 

منابع گزیده:

۱ـ محمّد هادی محمّدی و زهره قایینی، تاریخ ادبیات کودکان ایران. 

۲ـ علیرضا حکمت، آموزش و پرورش در ایران باستان.         

۳ـ علیقلی اعتماد مقدّم، آموزش و پرورش در ایران باستان بر بنیاد شاهنامه. 

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی