انسانها در ابتدا برای نگهداری فرآوردههای کشاورزی خود، نیازمند داشتن ظرفها و وسایلی محفوظ بودند. ظرفهای نخستین در آغاز از سبدهایی که از شاخة درختان بافته شده بود، تشکیل میشدند و برای اینکه دانهها از سوراخِ سبدهای بافته شده نریزد، داخل آنها را با گِل، اندود می کردند (میپوشاندند). احتمالاً انسانها با اندود کردن بدنة خارجی سبدها و قرار دادن آنها در کنار آتش، بهطور اتّفاقی به شناختِ ظروف گلی و مزایای آنها دست یافتهاند. سفال سالها به دستِ انسان و در همه جای جهان ساخته شد و به کار رفت. در ایران سفال همیشه جایگاه مهمّی داشته و دارد. همکنون در کشورمان کارگاههای سفالگری زیادی مشغول به کارند که از آنجمله میتوان به کارگاههای پر کارِ همدان (روستای لالهجین) و سیستان و بلوچستان (روستای کلپورگان) اشاره کرد.
* برای ساختِ سفال مراحلی را باید طی کرد. با همراهی راهنمای گنجینه و معلّمتان این مراحل را مرور میکنیم.
۱ـ تهیّه و آماده کردنِ خاک رس ۲ـ افزودنِ آب
۳ـ افزودنِ مادّة چسباننده (شاموت) به سایرِ مواد ۴ـ مخلوط کردن و وَرز دادنِ مواد
۵ـ شکل دادنِ گلِ آماده شده (با دست، با چرخِ سفالگری و یا به صورتِ قطعهقطعه [فتیلهساز] )
۶ـ تزیین کردنِ ظرفِ شکل گرفته (تزیین۱) ۷ـلعابدادن (پوشاندنِ روزنههای احتمالی روی سفال)
۸ـ پختنِ ظرف در کوره ۹ـ تزیینِ دوبارة ظرفِ پخته شده (تزیین۲)
۱۰ـ لعاب دادنِ دوبارة ظرف ۱۱ـ پختنِ دوبارة ظرف
هنوز به درستی کسی نمیداند که کِی و کجا نخستین بار شیشه به وجود آمده است. امّا در سوریه، مصر و ایران، نمونههای چندی از نخستین شیشهها به دست آمده است.
برای ساختن شیشه از مواد اوّلیهای چون ماسه، خاکستر، سود، پتاس و آهک استفاده میکنند. همراه با این مواد، از خرده شیشه نیز استفاده می کنند تا عملِ ذوب بهتر صورت گیرد. این مواد را در درجة حرارتِ زیاد (در حدودِ ۱۵۰۰ درجة سانتیگراد و گاه بالاتر) ذوب میکنند. در جریانِ عملیّاتِ ذوب، ناخالصیها را نیز از شیشة مذاب جدا میکنند. شیشة مذاب را آرام آرام میگذارند تا سرد شود و حالتِ آبنباتی به خود بگیرد. پس از این مرحله، مادّة به وجود آمده را به روشهای مختلفی چون دمیدنِ آزاد و یا قالبی، شکل میدهند.
در روشِ دمیدن، از یک لولة بلندِ فلزّی که به داخلِ شیشة مذاب فرو رفته است، استفاده میکنند. شیشهگر در حالی که در لوله میدمد، آن را در هوا میچرخاند و حرکت میدهد. همچنین گاهی شیشة مذاب را روی یک میزِ فلزّی میغلطاند و به آن شکل میدهد.
برای ساختنِ ظرفهای شیشهایِ ارزان قیمتتر همچون وسایلِ مصرفی خانگی، شیشة مذاب را در قالب میریزند. هوای فشرده، شیشة مذاب را به سوی دیوارههای قالب میراند و آن را شکل میدهد.
برای تزیینِ شیشهها و آبگینههای ساخته شده از روشهای افزودنِ مواد به بدنه، تراش و شکلهای قالبی استفاده میکنند. شکلهای جانوران، گیاهان و شکلهای هندسی، معمولترین شکلهایی هستند که بر روی شیشهها به کار میروند.
ردیف |
برنامه |
بخشها |
زمان اجرا |
1 |
چیدمان دانشآموزی |
غرفه آرایی |
13 تا 30/14 |
2 |
بازبینی غرفهها و چیدمان آنها |
بررسی نقاط ضعف و رفع آنها |
30/14 تا 15/15 |
3 |
افتتاحیۀ دانشآموزی |
قرائت قرآن |
15/15 تا 45/15 |
4 |
پخش سرود ملّی |
||
5 |
گفتگوی آغازین آقای منصوریان |
||
6 |
سخنرانی آقای صفوی |
||
7 |
امنیت زمانی برنامه |
45/15 تا 16 |
|
8 |
بازدید عمومی از غرفهها و داوری کارهای دانشآموزی در بخش گلهای قالی بازدید از غرفۀ طبّ اسلامی ـ ایرانی و مشت نمونۀ خروار |
16 تا 30/18 |
|
9 |
پایان کار غرفهها و رفتن همه به حیاط |
30/18تا 40/18 |
|
11 |
چیدمان میزهای خوراکهای سنّتی و چیدن غذاها بر روی میزها |
40/18 تا 19 |
|
12 |
همخوانی دانشآموزی سرود نام جاوید وطن و دیدن میز به صورت عمومی |
19 تا 15/19 |
|
13 |
جشنوارۀ خانوادگی خوراکهای ایرانی |
19 تا 20 |
|
14 |
پایان برنامه و جمع کردن وسایل |
20 |
از آنجایی که حکمت و پزشکی در قرون گذشته پیوند ناگسستنی داشته اند، این کتاب نیز با همین مطلب شروع شده است تا با ذکر این مقدمه خواننده با نگاهی حکیمانه سعی در خواندن کتاب داشته باشد. سپس به تعریف طب و تقسیم بندی آن می پردازد و تعریف کاملی از طب ایرانی برای مخاطب خود ارائه می دهد. پس از آن به معرفی و تشریح امور طبیعیه پرداخته و با نثری گویا و علمی، مطالب غامض منابع طب سنتی را به زبان ساده بیان می نماید.
در بخش دوم یعنی اسباب و علل، به تقسیم بندی بیماری ها می پردازد و اسباب حفظ سلامتی یا همان سته ضروریه را به تفصیل بیان می نماید.
در مبحث دلائل و علائم به روش های شناخت بیماری و به تعبیر طب سنتی سوء مزاج می پردازد. در این بخش نکات کلیدی و مهم برای تشخیص بیماری ها مطابق با آنچه که در متون مرجع طب سنتی آمده به تفصیل بیان شده است.
در بخش چهارم مطالبی موجز، گویا و در عین حال کامل از روش ها و تدابیری که به حفظ سلامتی انسان در شرایط و سنین مختلف کمک می نماید، آورده شده است و صاحب هر مزاجی در هر اقلیم و منطقه آب و هوایی و در سنین مختلف قادر خواهد بود با عمل به دستورات و توصیه های مندرج در این کتاب به حفظ سلامت خود و خانواده کمک نماید.
شاید بتوان این بخش را یکی از کاربردی ترین بخش های کتاب بخصوص برای مخاطب عام دانست. در این بخش نه تنها حفظ سلامت عمومی که روش حفظ سلامت اندام های اصلی بدن نیز گنجانده شده است.
در بخش پنجم، خواننده بصورت مختصر و کلی با اصول و روش های مختلف درمان در طب سنتی آشنا می گردد ؛ اگر چه درمان بیماری ها بصورت تخصصی بیان نشده است، اما با مطالعه آن می توان از کم و کیف درمان در طب ایرانی و باید ها و نبایدهای آن اطلاعی کامل و جامع به دست آورد.
در بخش هفتم که تا حدی تخصصی است اصول داروشناسی، کلیات و اصطلاحات آن آورده شده است. علاقمندان به مطالعه منابع طب سنتی با مطالعه این بخش می توانند بسیاری از مفاهیم موجود در کتب مرجع را فهمیده و بهره بیشتری از مطالعه خود بدست آورند.
در ادمه این بخش، با توجه به آشنایی خواننده با اصطلاحات مربوط به داروها و شناسایی انواع دوا، غذا، غذای دوایی و دوای غذایی، به بیان مفردات (گیاهان) رایج در زندگی روزمره پرداخته و جایگاه و خواص هر یک را برای خواننده روشن می نماید.
در بخش انتهایی کتاب تعدادی از مفاهیم طب سنتی به زبان تصویر بیان شده است تا هرچه بهتر و پایدارتر در ذهن خواننده جای بگیرد.
به نظر می رسد با مطالعه و بررسی کتب مختلف موجود در این زمینه، کتاب حاضر به علت بیان روان و در عین حال علمی و مطابق بودن با منابع معتبر طب سنتی، قابل استفاده برای گروه وسیعی از مخاطبان باشد.
دستها:
در دورانی که هم سنّ و سال شما بودم (یعنی ده دوازده ساله) در اصفهان در یک محلّة قدیمی زندگی میکردیم. محلّة ما به زایندهرود خیلی نزدیک بود. نزدیک به سیوسه پل. مجموعهای در آن نزدیکی بود به نام مرکز هنرهای زیبای اصفهان. بوی رنگ و قیر، صدای چکّش، خرخر ارّه. همین بوها و صداها را از سرتاسر شهر هم میتوانستی حس کُنی. وقتی با همکلاسیهایم در وقتهای خالی و باز میان دو نوبت کلاسهای درسیمان (که برای بسیاری بینهایت بیهوده بود) در بازار هنر اصفهان ـ در خیابان چهارباغ عبّاسی و در چند قدمی مدرسة چهارباغ و کاخ هشتبهشت ـ قدم میزدیم، از رنگ و لعاب روی آثار هنری و شکلهای گوناگون آنها حسّ جنون به من دست میداد. حسابی کِیف میکردم و دوست داشتم همة آنها مالِ مالِ خود من باشند. حالا که سنّ و سال بیشتری دارم و هر از چندی کاری هنری انجام میدهم، به یاد آن دوران میافتم. به یاد رنگها و طرحها، به یاد صداهایی که با بوها مخلوط شده بود و به یاد آدمهای جالبی که ساعتها و شاید روزها بر روی ظرفی کار میکردند.
وقتی بین عشایر رفتم، با دنیای بزرگی از رنگ و طرح مواجه شدم. ساختهها، لباسها و فرشهایشان پر از رنگ بود. پر از طرح بود. فهمیدم که بین دیدههای آنها از طبیعت با چشمها و دستهای آنها یک ارتباط عجیب وجود دارد. ارتباطی که به خلق یک اثر هنری منجر شده است. دستها در این میان نقشی اساسی داشتند. سرعت، چالاکی و ظرافت در حرکت آنها را خوب میدیدم. در اصفهان هم بر روی هر چه کار میشد، این ویژگیها دیده میشد.
هنرهای دستهایت
به دستهای خودت نگاه کن. تردیدی ندارم که در این دستها، نیروی عجیب و غریبی نهفته است. این نیرو در انتظار خروج از بدن شما و خلق یک اثر هنری و فرهنگی است. تا به حال به این فکر کردهاید که از این نیرو چه بهرههایی میتوان برد؟
صنایع دستی یعنی هر چیزی که با دستهایت یا با کمک ابزارهای ساده و کوچک بسازی. همانگونه که پیش از این هم گفتم، در بحث صنایع دستی رابطة میان دست با چشم و از همه مهمتر درک شکل، رنگ و نقش اهمیّت زیادی دارد.
به تجربه ثابت شده است که صنایع دستیِ هر جایی، با جغرافیا و طبیعت، مردم، فرهنگ و آداب و رسومی که آنها دارند، ارتباطی تنگاتنگ دارد. خیلی از دستساختهها، ریشه در باورهای یک قوم دارند یعنی اگر قومی باورهای مذهبی دارند، همین باورهایشان را میتوان در اثری که بهوجود آوردهاند دید و اگر باورهای دیگری نیز دارند، میتوان برپایة آنچه بهوجود آوردهاند آن را پیگیری کرد.
دوباره به دستهایت نگاه کن. تردیدی ندارم که در این دستها، نیروی عجیب و غریبی نهفته است. نیرویی که از فرهنگ ملّی و قومی سرچشمه گرفته و برای نگهداری از آن کار میکند.
به دستهایت باور داشته باش
چونکه میتوانند با ابزارهای ساده و ابتدایی اثری را بهوجود آورند که همه را از زیبایی و کارایی به وجد بیاورند.
چونکه میتوانند با هرچه در اطراف خودت وجود دارد اثری زیبا و کارا را بهوجود آورند.
چونکه میتوانند چیزی بیافرینند که همتایی ندارد و به اصطلاح تک است.
چونکه میتوانند برای خودت و خانوادهات و در نهایت کشورت درآمد کسب کنند.
چونکه میتوانند سبب جذب جهانگردان به کشور و در نتیجه باز هم کسب درآمد شوند.
چونکه میتوانند پس از آموزش دادن به دیگران، سبب بهوجود آمدن کار برای خیلی از آدمها شوند.
چونکه میتوانند هم زیبایی را بیافرینند هم کارایی را. به این معنی که چیزهایی خلق کنند که در اوج زیبایی برای مصرفهای روزانه هم کارا باشند.
چونکه میتوانند ...
هنرهای دستی دستی
صنایع دستی در کشور ما در همة تاریخ، جایگاهی درست و ممتاز داشتهاند. این جایگاه به خاطر گوناگونی آنهاست و این گوناگونی سبب شده که برای مطالعه و شناخت آنها، محقّقان آنها را به دستههای مختلفی دستهبندی کنند. ما کوشش میکنیم تا نخست شما را با این دستهبندی آشنا کنیم و پس از آن به مطالعة موردی برخی از این صنایع بپردازیم.
۱ـ داربافتها: یعنی آن بخش از صنایع دستی که از دستة بافتهها هستند منتهی ضخیمتر و کلفتترند و معمولاً به عنوان زیرانداز یا دیوارکوب یا قاب مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. این دسته از بافتهها بر دارهای افقی و عمودی به وجود میآیند؛ مانند: قالی و گلیم.
۲ـ دستبافتها: یعنی آن بافتههایی که بدون کمک از دارها بافته میشوند و نازکتر از بافتههای بر دارها هستند و معمولاً در گونههای مختلف برای کاربردهای روزانه و عمومیتر استفاده میشوند؛ مانند: ترمه و جاجیم.
۳ـ میلقلّاببافتهها: یعنی آنهایی که با میل و قلّاب بافته میشوند! چه تعریف جالبی! معمولاً این دسته به صورت پوشاک، مصرف عمومی دارند و برخی از آنها بهصورت تزیینی هستند؛ مانند: دستکش و جوراب.
۴ـ رودوزیها: یعنی آنهایی که بر روی پارچهها یا بافتههای دیگر دوخته میشوند؛ مانند: ملیلهدوزی و گلابتوندوزی و گلدوزی.
۵ـ چاپیها: یعنی آن بخش از صنایع دستی که بهصورت چاپی بر پارچه یا دیگر بافتهها میآیند؛ مانند چاپ قلمکار.
۶ـ سفالگری: یعنی شکل دادن به گل و در نهایت پخت این ساختهها برای بهرهگیری در مصارف روزانه؛ مانند: کاسه و کوزه.
۷ـ کاشیکاری: یعنی شکل دادن به گل و در نهایت پخت این ساختهها با لعاب بسیار خوب برای بهرهگیری در ساختمانها؛ مانند کاشیهای مسجدها و مدرسهها.
۸ـ شیشه و آبگینه سازی: یعنی ساخت شیشههای ایرانی از موادّ معدنی برای استفاده در مصارف روزانه؛ مانند: انواع جامها و پیالهها.
۹ـ نمدمالی: یعنی مالاندن نمد و در همتنیدن آن با ورز دادن زیاد آن و ساخت یکسری از ساختهها؛ مانند: زیرانداز و پادری.
۱۰ـ چرمسازی: یعنی ساخت هر وسیله یا پوشاکی با چرم و پوست حیوانات؛ مانند: کیف، کفش و انواع بالاپوش.
۱۱ـ فلزکاری: یعنی ساخت دستسازهایی از فلزّات گوناگون بهصورت ظرفهایی با کارکردهای روزانه؛ مانند: چاقو و انواع ظروف.
۱۲ـ قلمزنی و مشبّکسازی: یعنی کار بر روی ظرفهای فلزّی با بهرهگیری از قلم و چکّش؛ مانند: قلمکاری بر مس و ساخت قندیلهای مشبّک (همان لوسترها و آویزهای امروزی)
۱۳ـ سنگتراشی: یعنی کار بر روی سنگ با قلم و چکّش و چسب؛ مانند حکّاکی، معرّق سنگ.
۱۴ـ چوبکاری: یعنی کار بر روی چوب با وسایل گوناگون؛ مانند: خرّاطی، معرّق و منبّت چوب.
۱۵ـ حصیربافی: یعنی بهرهگیری از شاخ و برگ درختان برای ساخت ابزارهای گوناگون؛ مانند: ساخت انواع سبد و ظرف.
۱۶ـ کتابت: یعنی مجموعة همة کارهایی که بر روی کتاب و دستنوشتهها انجام میشود؛ مانند کتابآرایی و تذهیب.
۱۷ـ میناکاری: یعنی هنری ترکیبی از فلزّات گوناگون که با انواع رنگ و لعاب پوشیده شده است.
۱۸ـ جواهرسازی: یعنی کار ساخت جواهرات گوناگون و سنگنشانی؛ مانند: زیورآلات و ترصیع (جواهرنشانی).
۱۹ـ خاتمکاری: یعنی هنر ترکیب چوب، فلز و استخوان و برش هر یک از آن قطعات و در نهایت یکپارچه کردن آن.
۲۰ـ ساخت آلات موسیقی: یعنی ساخت ابزارها و آلات متنوّع موسیقی؛ مانند سازهای زهی و کوبهای.
۲۱ـ و شاید هزاران هنری که در سرزمین ما هنوز رایج هستند و اگر همّت کنیم شاید سال های سال بر جای بمانند.
رج |
نام قوم |
سرگروه |
نام خانوادگی اعضا |
1 |
سیستانی و بلوچ |
زینتی |
زینتی |
2 |
کاوند |
||
3 |
جمشیدی |
||
4 |
موسوی ویری |
||
5 |
انفرادی |
||
6 |
صالحی |
||
7 |
حاشیهنشینان خلیج فارس و دریای مکران |
قاسمی |
خوشپور |
8 |
قاسمی |
||
9 |
معتمدی |
||
10 |
زارعزاده |
||
11 |
اسلامیان |
||
12 |
ترکمن |
عیوضپور |
عیوضپور |
13 |
یوسفیان |
||
14 |
عربی |
||
15 |
ختنی |
||
16 |
افضلی |
||
17 |
یک جا نشینان فلات مرکزی |
رشتیان |
رشتیان |
18 |
سلطانزاده |
||
19 |
قلمی نوبر |
||
20 |
عمادی |
||
21 |
خسرویانی |
||
22 |
لر بختیاری |
کرمی |
قاسمی |
23 |
زواره |
||
24 |
عباسزاده |
||
25 |
رجبی |
||
26 |
سعیدی |
||
27 |
کرمی |
||
28 |
گیلک |
جعفری |
جعفری |
29 |
معصومی |
||
30 |
ایمانی |
||
31 |
اعلازاده |
||
32 |
خدادادی |
||
33 |
کرد |
سهرابی |
سهرابی |
34 |
رضایی |
||
34 |
عشقی |
||
35 |
خیّامی |
||
36 |
ربیعی |
||
37 |
لر لرستان |
فرامرزی |
فرامرزی |
38 |
سالاردوست |
||
39 |
رحمتی |
||
40 |
کاییدی |
||
41 |
خاندانی |
||
42 |
مهرزادیان |
||
43 |
مازنی |
یوسفی |
یوسفی |
44 |
عبدالله پور |
||
45 |
زکریایی |
||
46 |
موسوی |
||
47 |
کاشانی |
||
48 |
آذری |
میرمحمّدی |
میرمحمدی |
49 |
جعفری |
||
50 |
سهرابی |
||
51 |
نوروزی |
||
52 |
پورقزوینی |
||
53 |
قشقایی |
محمّدپور |
محمّدپور |
54 |
سفیدرخ |
||
55 |
رمضانیزاده |
||
56 |
رحمتیان |
||
57 |
پورمرجان |
||
58 |
گودرزی |
||
59 |
خراسانی |
اکرمی |
اکرمی |
60 |
خانکی |
||
61 |
علوی |
||
62 |
سیفی |
||
63 |
خسروی |
گلهای قالی شناختنامۀ اقوام ایرانی
¤ دربارة کارسوق:
این همایش ویژة دانشآموزان دبیرستان علّامه حلّی ۵ (دورة یکم) است که بهصورت دامنهدار و در نیمسال دوّم سال آموزشی برگزار میشود. کارسوق گلهای قالی در پهنة شناخت اقوام ایرانزمین و در ادامة برنامة یکپارچه و بلند مدّت آموزشی ـ پژوهشی مدرسه مبنی بر شناخت پایهای اقوام سرزمین ایران بزرگ و مردمشناسی گسترة فرهنگی سرزمین ایران در طول تاریخ برگزار خواهد شد. در پایان این کارسوق، مجموعه و گزارشی از کارهای دانشآموزان تهیّه خواهد شد و در نهایت هر گروه دانشآموزی در حضور والدین و مهمانان، نتیجة مطالعات خود را طیّ یک نمایش غرفهای ارائه خواهد داد.
¤ اهداف کارسوق:
۱ـ درونی کردن فرهنگ و نگرش فرهنگی و نیز ایجاد زمینة شناخت میراثفرهنگی در میان نوجوانان؛
۲ـ آشنایی بهتر و دقیقتر با مردمان و اقوام ایرانزمین (ایران فرهنگی)؛
۲ـ آشنایی بهتر و دقیقتر با روند پژوهش علمی؛
۴ـ ایجاد فضایی دوستانه و صمیمی برای دانشآموزان و همراه شدن خانوادهها با برنامههای مدرسه.
¤ گروههای کاری:
پایة هفتم (۱۲ گروه؛ هر کلاس 4 گروه 5 یا 6 نفره) |
|||||
گروه |
قوم |
کلاس |
گروه |
قوم |
کلاس |
گروه ۱ |
سیستانی و بلوچ |
701 |
گروه 7 |
کرد |
702 |
گروه 2 |
حاشیهنشینان خلیج فارس و دریای مکران |
701 |
گروه 8 |
لر لرستان |
702 |
گروه ۳ |
ترکمن |
701 |
گروه 9 |
مازنی |
703 |
گروه ۴ |
یکجا نشینان فلات مرکزی ایران |
701 |
گروه 10 |
ترک (آذری) |
703 |
گروه ۵ |
لر بختیاری |
702 |
گروه 11 |
ترک (قشقایی) |
703 |
گروه 6 |
گیلک |
702 |
گروه 12 |
خراسانی |
703 |
¤ زمینههای کاری:
۱ـ تاریخ سیاسی: بنیانگذاری، شناختنامة دوره، فراز و فرودها، فرمانروایان و ... .
۲ـ جغرافیای تاریخی: بوم و سرزمین، موقعیّت، گسترش و کاهش قلمرو، نقشههای تاریخی.
۳ـ فرهنگ و هنر: مردمشناسی، آداب و رسوم، جشنها، آیینها، مذاهب و ... .
۴ـ پوشاک: شناختنامه، طرح جامگان، پوشش بانوان، پوشش مردان، طرّاحی و ساخت.
۵ـ خوراکها و نوشیدنیها: شناختنامه، ذائقههای گوناگون، پخت نمونه.
۶ـ دستساختهها: شناختنامه، طرحشناخت، جنس ساختهها، ساخت نمونه.
۷ـ نمونک و ماکت: شناختنامه، طرّاحی و ساخت، غرفهآرایی.
¤ شیوههای ارائه:
۱ـ منابع: هر گروه ۱ صفحة آ۴ ۲ـ مقاله و نوشته: هر گروه ۷ تا ۱۰ صفحة آ۴ ۳ـ پاورپوینت: هر گروه 10تا ۳۰ اسلاید
۴ـ بروشور: هر گروه ۱ برگ (۶ لَت) ۵ـ عکس: هر گروه از ۱۰ تا ۵۰ قطعه ۶ـ پوستر: هر گروه ۱ برگ ۷۰× 100
۷ـ ماکت: هر گروه ۱ تا ۳ قطعه ۸ـ دستساخته: هر گروه ۲ تا ۲۰ قطعه ۹ـ فیلم یا موسیقی: ۱ تا 5 قطعه
۱۰ـ خوراکها: برای 5 نفر یا بیشتر ۱۱ـ سخنرانی: در جمع حاظران در غرفه ۱۲ـ ارائه در غرفه: در روز همایش
¤ گروه علمی ـ اجرایی:
۱ـ گروه دانشهای اجتماعی: حمیدرضا منصوریان (دبیر تاریخ) ۲ـ معاونت آموزشی و مشاوران پایهها
برای دانلود فراخوان از لینک زیر استفاده کنید:
http://uplod.ir/b60ebl2nsi9u/فراخوان.pdf.htm
دبیرستان (دورۀ اوّل) علّامه حلّی 5
|
کارسوق گلهای قالی، جشنوارۀ طب اسلامی ایرانی و جشنوارۀ خانوادگی غذاهای ایرانی
پایة هفتم ـ 23/اردیبهشت/1395
ایرانِ ما کشوریست با گسترة پهناور جغرافیایی، پیشینهای کهن، مردمان و فرهنگهای گوناگون. طبیعت ایران منحصر به فرد بوده و در گذرِ روزها و سالها، تمدّن ایرانی بر پایة این ویژگیها شکل گرفته است؛ پس نخستین گام در شناخت این تمدّنِ کهن آشنایی با طبیعت شگفت این سرزمین و قابلیتهای آن از یک سوی و آداب، رسوم و فرهنگهای گوناگون شکل گرفته در این بوم، از دیگر سوی است.
شما نیز همراهمان باشید.
این دو همایش به صورت مشترک به همراه نمایش ماکتهای ساخته شده در برنامۀ مشت نمونۀ خروار در روز پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 در محلّ مرکز علّامه حلّی 5 برگزار خواهد شد. در پایان برنامه نیز جشنوارهای خوراکهای ایرانی برگزار خواهد شد.
آدرس : اتوبان شهید همّت، بلوار سردار جنگل، خیابان شهید مخبری،
انتهای خیابان شهید افخمی، خیابان فرزانه شرقی، ساختمان شهید همّت.
تلفن : 44450802 الی 8
خط پیامک : 30004363499656
گروههای شرکت کننده و اندیشمندان مورد مطالعه در همایش فیروزه
ردیف |
نام اندیشمند |
زمینۀ دانشی (شهرت علمی) |
نام خانوادگی پیوستگان گروه |
دبیرستان |
1 |
رشید الدین فضل الله |
تاریخ ـ سیاست |
نصیری ـ فتحی |
فرزانگان (3) |
2 |
خواجه عبدالله انصاری |
شعر ـ عرفان |
کتیرایی ـ چمنپرداز |
علّامه حلّی (1) |
3 |
ابن هیثم |
فیزیک |
حقپناه ـ میرکاظمی |
فرزانگان (3) |
4 |
ابوالفضل بیهقی |
تاریخ |
آرام ـ فاطمی |
علّامه حلّی (5) |
5 |
میرفندرسکی |
زبان شناسی |
غلامحسینی ـ اکبری |
فرزانگان (3) |
6 |
ابن مقله |
خوشنویسی |
مروّجی ـ باوفا |
علّامه حلّی (1) |
7 |
خواجه نصیرالدین توسی |
نجوم ـ ریاضیّات ـ سیاست |
ساعتچی ـ درخشنده |
صبا |
8 |
غیاث الدّین جمشید |
ریاضیّات |
کشاورز ـ احمدی |
فرزانگان (3) |
9 |
ابونصر فارابی |
فلسفه ـ موسیقی |
تقیپور ـ احمدی |
علّامه حلّی (5) |
10 |
مصلح الدین سعدی |
ادبیات |
رحیمی ـ رضویزاده |
علّامه حلّی (1) |
11 |
عطاملک جوینی |
تاریخ |
اکبری ـ صدایی |
فرزانگان (3) |
12 |
جلال الدّین بلخی (مولوی) |
عرفان ـ ادبیّات |
عادلیفر ـ کاظمی |
صبا |
13 |
کمالالدین بهزاد |
نقّاشی |
احمدی ـ رزّاقی ـ حیدری |
علّامه حلّی (1) |
14 |
موسی خوارزمی |
ریاضیّات |
مسلمی ـ کلانتری |
فرزانگان (3) |
15 |
ابوحامد محمّد غزّالی |
فلسفه ـ کلام |
عبّاسی ـ حسینی |
علّامه حلّی (5) |
16 |
میرداماد |
فلسفه ـ علوم عقلی |
حسینزاده ـ خوارزمی |
صبا |
17 |
شمس الدّین حافظ |
ادبیات |
محبوبی ـ موسوی |
علّامه حلّی (1) |
18 |
ابوسعید ابوالخیر |
عرفان |
محمّدی ـ ساکنی |
فرزانگان (3) |
19 |
ابوالوفا بوزجانی |
ریاضیات |
رضوی ـ سخاوتی |
علّامه حلّی (5) |
20 |
اسماعیل جزری |
مکانیک |
محمّد ـ ولیپوری ـ زمان فشمی |
روزبهان |
21 |
محمّد زکریای رازی |
شیمی ـ پزشکی |
رازانی ـ ابوفاضلیان |
صبا |
22 |
علّامه مجلسی |
الهیّات |
شمسی ـ طیرانی |
فرزانگان (3) |
23 |
جابر بن حیّان |
شیمی |
خانی ـ محمودیان |
علّامه حلّی (1) |
24 |
ابوریحان بیرونی |
ریاضیات ـ نجوم ـ تاریخ |
کلانتری ـ ساعدی |
فرزانگان (3) |
25 |
عمر خیّام نیشابوری |
ریاضیات ـ نجوم ـ ادبیات |
افشار ـ محبّی |
علّامه حلّی (5) |
26 |
صدرالمتألهین (ملاصدرا) |
فلسفه |
پهلوان یلی ـ خدابنده |
فرزانگان (3) |
27 |
شهاب الدین سهروردی |
فلسفه ـ عرفان |
رستمی ـ سبط رسول |
علّامه حلّی (5) |
ساعت ارائۀ هر گروه در همایش فیروزه
زمان اجرا |
50/9 تا 10/10 |
10/10 تا 30/10 |
30/10 تا 50/10 |
50/10 تا 10/11 |
10/11 تا 30/11 |
00/12 تا 20/12 |
20/12 تا 40/12 |
40/12 تا 10/13 |
10/13 تا 30/13 |
گروه |
1 |
4 |
7 |
10 |
13 |
16 |
19 |
22 |
25 |
2 |
5 |
8 |
11 |
14 |
17 |
20 |
23 |
26 |
|
3 |
6 |
9 |
12 |
15 |
18 |
21 |
24 |
27 |