انسان نئاندِرتال (Homo neanderthalensis) گونهای از سردهٔ انسان بود که در اروپا و قسمتهایی از غرب آسیا، آسیای مرکزی و شمال چین (آلتای) سکونت داشتند. اولین نشانهها از نئاندرتالهای اولیه به حدود ۱۳۰٫۰۰۰ تا ۲۳۰٫۰۰۰ سال پیش در اروپا برمیگردد. ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و در ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتالها دیگر در آسیا دیده نشدند، با این وجود نسل آنها در اروپا تا ۳۳ تا ۲۴ هزار سال پیش منقرض نشده بود و شاید ۱۵ هزار سال پیش یعنی بعد از مهاجرت انسان امروزی به اروپا نسل نئاندرتالها منقرض شده باشد. مقالۀ زیر دربارۀ نئاندرتالهای ایرانی است. دریافت
آفرینش و انسان
نویسنده: علامه محمد تقی جعفری
انتشارات: موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری
موضوع:دین
سال چاپ: 1386
برای دریافت مقالۀ معرفی کتاب اینجا را کلیک کنید. دریافت
قیمت: 5000 تومان
مومیایی به جسدی گفته میشود که پوست و گوشت خشک شدۀ آن در اثر تماس عمدی یا تصادفی با مواد شیمیایی، سرمای فوقالعاده زیاد، رطوبت بسیار پایین یا عدم وجود هوا حفظ شده است. مومیایی ها را به لحاظ نوع به دو نوع کلی طبیعی و غیر طبیعی تقسیم میکنند.
دریافت مقالۀ مومیاییهای ایران
* زمینة دانشی ـ ادبی: سوگواری به سبک ایرانی
* پیش از برپایی:
۱ـ ساخت و چاپ پوستر و فراخوان نشست؛
۲ـ نصب آگهیها، تهیه کردن تصویرها و آگهیها؛
۳ـ گزینش فیلمها؛
۴ـ ساخت پردهنگارها؛
۵ـ هماهنگی با بخش اجرایی مدرسه؛
۶ـ هماهنگی گروهی برای اجرا و سخنرانیها (در دو مرحله).
* گروه کاری در روز نشست:
ح.ر. منصوریان (هماهنگ کننده و سخنران)؛
امیرعلی محمد (ساخت پرده نگار و سخنران)؛
کامدین زمان فشمی (تهیه ابزارهای تعزیه و سخنران)؛
مهدی گودرزی (انتخاب فیلم و عکاسی از نشست)؛
کامیار نوری (تهیه و چاپ پوستر و بررسی شعر باز این چه شورش است اثر محتشم کاشانی)؛
پارسا دینوری (انتخاب عکس و آماده سازی اتاق).
* گزارش نشست:
۱ـ نشست با گرد هم آمدن دانشآموزان و دبیران و قرائت قرآن و پخش سرود ملی، رأس ساعت ۱۵: ۱۵آغاز شد. (۵ دقیقه).
۲ـ حمیدرضا منصوریان نخستین سخنگو بود. او دربارة فضای نشستهای علومانسانی و اهمیّت موضوع نشستها گفتگو کرد. همچنین آقای رحیمیان نیز با تأکید بر ویژگیهای علوم انسانی، دربارة برگزاری چنین نشستهایی گفتگو کردند. (۱۰ دقیقه).
۳ـ پس از آن حمیدرضا منصوریان پیرامون مراسم عاشورا در ایران در زمینههای زیر به گفتگو پرداخت:
آ. آداب و رسوم محرّم در تهران قدیم و شهرهای دیگر ایران؛ با پر رنگ کردن نقش تکیههای معروف مانند تکیة دولت و سادات اخوی در تهران؛
ب. دستههای عزاداری و عضویت در دستهها؛
پ. سیاهپوش کردن شهرها و مراسم قبل و بعد از عاشورا در ایران؛
ت. کارهایی چون قفلآجین کردن، شمعآجین کردن؛
ث. مراسم تشتگذاری در اردبیل؛
ج. مراسم نخل برداری و نخلگردانی در یزد و برخی دیگر از شهرهای مرکزی ایران؛
چ. مراسم سنگزنی در شهرضا و جغجغهزنی در انجدان اراک؛
ح. خرّهگیری یا گلمالی در لرستان؛
خ. مراسم واحد (موج) در بوشهر و جنوب ایران؛
د. مراسم بیل و تابوت و طبقکشی در قزوین؛
ذ. مراسم شاخسینواخسین در تبریز؛
ر. مراسم کرنای نوازی، چهل سبزان و لال پله در گیلان؛
همچنین از مراسم پراکندة دیگری نیز سخن به میان آورد (۳۰دقیقه).
۴ـ با پایان یافتن بخش یکم، پذیرایی ساده با چای و بیسکویت انجام شد (10دقیقه).
۵ـ سخنرانان در ابتدای بخش دوم، امیرعلی محمد و کامدین زمان فشمی بودند. آنها دربارة تعزیه در ایران و آیین جهانی شدن آن بهعنوان یک میراث معنوی پرداختند. دو تن از دانش آموزان نیز جامه های تعزیه بر تن و ابزار تعزیه بر دست داشتند. (1۰ دقیقه).
۶ـ کامیار نوری دربارة محتشم کاشانی و سبک شاعری وی مطالبی را ایراد کرد و در ادامه نیز آقای جلالی به معرفی قالبهای شعری ترکیب بند و ترجیع بند پرداخت. پس از این معرفی، بخشهایی از ترکیب بند باز این چه شورش است با بهره گیری از نرم افزار گنجور در نشست خوانده شده. (۱۰ دقیقه).
۷ـ در ادامه حمیدرضا منصوریان با پخش برخی از قسمتهای اپرای عروسکی «عاشورا» به بیان برخی از ویژگیهای هنر نمایش آیینی پرداخت. وی در طیّ سخنانش کارهای گوناگون بهروز غریب پور را به عنوان پیشگام این گونه از هنر معرفی کرد. (۱۵ دقیقه).
۸ـ منصوریان در ادامه، تحریفات در موضوع عاشورا و سوگواری محرم و نیز آسیبشناسی عزاداریهای محرّم معرفی کرد. (1۰ دقیقه).
۹ـ پس از پایان یافتن نشست، دانشآموزان بهصورت پراکنده به پرسش و پاسخ از دبیران مشغول شدند (5 دقیقه).
۱0ـ نشست در ساعت ۱۷ به پایان رسید و با یاری تنی چند از دانشآموزان و دبیران ابزارها گرد آمده و اتاق خاموش شد!
* شرکت کنندگان:
دبیران: آقایان جلالی، سعیدی نیا، شهسواری، رحیمیان، سلیمی، کاوه و منصوریان.
دانشآموزان: آقایان نوری، محمد، زمان فشمی، گودرزی و دینوری (سال دهم)؛ آقایان ارسطو، علی نژاد و عقیلی و دو تن از دانش آموزان رشتة ریاضی.
مهمانان: خانوادة آقای زمان فشمی (۳ نفر)
تعداد کلّ شرکتکنندگان: ۲۰ نفر
* موادّ فرهنگی:
۱ـ پردهنگارهای «آسیبشناسی عاشورا» و «عاشورا در ایران»؛
۲ـ فیلم «اپرای عروسکی عاشورا»؛
۳ـ فیلمهای گوناگون از مراسم سوگواری در جای جای ایران؛
۴ـ فیلمهای گوناگون از تحریفات سوگواری در ایران؛
۵ـ مجموعة عکسهای گوناگون از مراسم سوگواری در ایران؛
۶ـ اینفوگرافهای گوناگون دربارة سوگواری شامل دیدگاههای مراجع؛
۷ـ قطعاتی از مجموعة نی نوا اثر حسین علیزاده؛
۸ـ کتاب حماسه حسینی اثر شهید مرتضی مطهری.
در زیر 2 فایل pdf شامل پاورپوینت بادیه نشینان (ویژۀ هشتمی ها) و منابع مطالعۀ تاریخ (ویژۀ هفتمی ها) را گذاشته ایم تا خوانندگان دانش آموز ما از آنها برای فهم بهتر درس تاریخ بهره مند شوند. با کلیک بر روی کلمۀ دریافت، فایل مورد نظرتان را دریافت کنید و برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر به قسمت موضوعی وبلاگ که در سمت چپ صفحۀ اصلی قرار گرفته است بروید.
دریافت فایل بادیه نشینان
دریافت فایل منابع مطالعۀ تاریخ
تهرانشناسی از سیر تا پیاز
تهرانشناسی نام دورهای است که خکام در طول 15 سال گذشته، ویژه دانشآموزان (به ویژه در مقطع دبیرستان [دورۀ یکم و دوّم]) برگزار میکند. این دوره چند هفتهای دو بخش آموزگاهی و گردشگری را در بر میگیرد. در بخش آموزگاهی (کلاسی)، نخست پیوستگان گذراندن این دوره به گونهای فراگیر با روشهای کار، نقشهخوانی و دانش و مهارت جغرافیایی (پهنهنگاری) آشنا میشوند و سپس در دورۀ پیش رو به هر یک از بخشهای زیر که مورد علاقه ایشان باشد، راه مییابند.
بخشهای گوناگون دوره تهرانشناسی:
1ـ تهرانشناسی؛ بخش استانی ـ فرهنگی که دربردارنده گردشهای فرهنگی در شهرها، روستاها و منطقههای دیدنی استان تهران است. (استانگردی فرهنگی)
2ـ تهرانشناسی؛ بخش استانی ـ طبیعی که دربردارنده گردشهای طبیعی (طبیعتگردی) در شهرها، روستاها و منطقههای دیدنی استان تهران است. (استانگردی طبیعی)
3ـ تهرانشناسی؛ بخش شهرستانی ـ فرهنگی که دربردارنده گردشهای فرهنگی در شهر تهران، از شمال تا جنوب شهر تهران است. (شهرگردی فرهنگی و طبیعی)
4ـ تهرانشناسی؛ بخش بافت کهن (دارالخلافه) که دربردارنده گردشهای فرهنگی در 5 منطقه کهن شهر تهران است. (بافتگردی)
5ـ تهرانشناسی؛ بخش گنجینههای تهران و دیدار از گنجینههای شهر تهران است. (گنجینهگردی)
در این دوره ما در پِیِ:
1ـ درونی کردن حسّ تعلّق به شهر و دیار خود در آنها هستیم.
2ـ ایجاد حسّ مشارکت، همیاری و همکاری گروهی در آنها هستیم.
3ـ آشنایی با بخشی از فرهنگ ملّی با محوریّت شهر و استان خود در آنها هستیم.
در این دوره بچّهها فرا میگیرند که:
1ـ چگونه به یک مسافرت شاد و کمهزینه بروند و بخشی از اوقات فراغت خود را پر کنند.
2ـ چگونه با دیگران و مردم مناطق دیگر برخورد کنند.
3ـ چگونه با یادگارهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی برخورد کنند و از بودن در کنار آنها لذّت ببرند.
4ـ چگونه با شرایط ویژه به خوبی کنار آیند.
دریافت برنامۀ تهران شناسی از سیر تا پیاز
هویّت به معنای بر خود آگاه بودن است و آگاهی از هویّت نیازی اساسی و ذاتی در هر فرد است. هویّت مبنای اجتماعی دارد و از خلال تعامل با دیگران تحقق می یابد. هویّتهای اجتماعی متعددند (مانند نژادی، مذهبی، قومی و...)، در میان هویّتهای اجتماعی متعدد یک فرد,هویّت ملی از مهمترین آنهاست و باستان شناسی نیز در پی کشف و حفظ هویّت ملی است. برخی از پژوهشگران الگویی 3 مرحلهای را دربارۀ هویّت ملّی پیشنهاد می کنند: در مرحلۀ نخست، افرادی قرار می گیرند که بنا به علل گوناگون مانند بی علاقگی، بی توجّهی... نتوانسته اند بر مسائل ملّی، شناخت پیدا کنند یعنی این افراد دارای هویّت ملّی مبهمی هستند. شاخص مرحلۀ دوّم، بررسی و جستجو در هویّت ملّی فرد است که می تواند در پیِ تجربیّات مهم و معنی دار از طرف شخص آغاز شود و آگاهی از ملیّت را ضروری سازد. در پی این مرحله و به عنوان پیآمدِ آن، فرد می تواند به ادراکی عمیق تر و ارزشهایی صحیحتر از ملیّت خود برسد و به درونی سازی آن موفّق گردد که در واقع فرد در این مرحله به سطح هویّتِ متعهّد رسیده است. بدون تردید دستیابی یک فرد به هویّتِ متعهّد, ایده آل است و رسیدن به این ای دهآل، جز با طی کردن مرحلۀ دوّم، امکان پذیر نخواهد بود.
پارة دوّم: بررسی موبهمو، رابطهسنجی و توصیف
توصیف یا وصف کردن درست، یکی از مهمترین مهارتهایی است که یک کارآگاه یا یک باستانشناس از آن بهره میبرد. این مهارت، رابطة مستقیمی با استفادة درست از حواس پنجگانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمسکردن و چشیدن) دارد که در گفتار پیشین، بهرهگیری درست از آنها را تمرین کردیم.
در هر دو دانشِ مورد بحث ما، توصیف خوب و کامل در صورتی به دست خواهد آمد که اولاً صحنة جرم یا محوّطة باستانی موردِ کاوش، دستنخورده به ما برسند (منابع دستِ اوّل) و ثانیاً اجزای موجود در صحنه به طور کامل و درست تجزیه، بررسی و تعریف شوند. بررسیِ ارتباط میان عوامل موجود در صحنه نیز کمک زیادی به ما برای توصیف و سپس فرضیهسازی میکنند.
سطل زباله به عنوان نمونهای که دربردارندة بقایای فعّالیتِ روزانة ماست، همواره محلی برای توجّه، دقّت کردن، توصیف و بازسازی بخشی از آنچه گذشته است به حساب میآید!
تمرین کنیم: دنیایی از اطّلاعات توی سطل آشغال!
* برای کاوش در یک سطل زباله به وسایلِ چندی نیازمندیم:
۱ـ یک سطلِ پر از زبالههای رنگارنگ.
۲ـ چند برگ روزنامه یا یکیدو متر سفرة یکبار مصرف.
۳ـ دستکش یکبار مصرف.
** روشِ کار: ابتدا روزنامهها را روی زمین پهن کنید، سپس ستکشها را پوشیده، زبالههای موجود در سطل را به ترتیبِ قرارگیری از سطل بیرون بیاورید و بر روی روزنامه بچینید (رعایت نوبت و ترتیب آنچه که بیرون میآورید به شما کمک میکند که از نظر زمانی نیز تصوّر درستی به دستآورید). پس از خارج کردن همة زبالهها به گونهای که گفته شد، به بررسی موبهموی آنها بپردازید. به نتایجِ قابلِ توجّهی خواهید رسید. امیدوارم پس از بررسیهای خود از هوش نروید!
بزه (جرم) باستانشناسی، نام دورهای است که به صورت فرابرنامه در مدرسه ها برگزار میشود. در این دوره روشهای مشترک دو دانشِ باستانشناسی و جرمشناسی بررسی میشود.
پارة نخست: حسهای پنجگانه و تمرکز حواس
مسألة وقوع جرم، کشفِ سرِنخها، کشف رابطههای پنهانِ میان افراد، یافتهها، جایها و زمانهای گوناگون، مقایسه با موارد مشابه دیگر، بازسازی صحنة جرم و تفسیر انگیزههای وقوع جرم و دستِ آخر رسیدن به مجرم یا مجرمان، مراحل مختلف یک عملیّاتِ پلیسی را شکل میدهند. داستانهای پلیسی هم، امروز بخش قابل توجّهی از ادبیّات جهان را شامل میشوند و همواره خوانندگان شیفته را به سوی خود جذب میکنند. در میان داستانهای پلیسی، نوشتههای آرتورکانندویل، خالقِ داستانهای شرلوک هولمز، و نیز آگاتا کریستی، خالق داستانهای آقای پوارو و خانم مارپل، به سبب بهرهگیری درست از دادهها و به دست دادنِ درستِ فرایند به وجودآمدن جرم و کشف آن از جایگاهِ ویژهای برخوردارند.
باستانشناسان نیز برای درکِ زندگی انسانها در گذشتههای دور، کارهایی شبیه آنچه که پلیسها انجام میدهند، میکنند. با نگاهی دقیق به هر دو شاخه متوجّه خواهیم شد که پایههای باستانشناسی و جرمشناسی هر دو بر دقّت و کنترل حواس و نیز ثبت درست و دقیق دادهها و بهرهگیری به موقوع از آنها استوار است. درست دیدن، درست شنیدن، درست بوییدن، درست چشیدن، درست لمس کردن و دستیابی به نتایج آزمایشهای گوناگون به هر دو دستة پلیس و باستانشناس کمک میکند تا به بررسی دقیقِ رویدادها بپردازند و دستِ آخر به نتیجه برسند. دقّت بر اساس تعریفِ روانشناسان عبارت است از: «متمرکز کردن فعّالیّتهای ذهنی بر روی چیزی برای رسیدن به نتیجه». این تمرکز با کنترل حسهای پنجگانه به وجود میآید.
* دقت را تمرین کنیم:
۱ـ برای چند دقیقه چشمانتان را ببندید و به صداهای اطراف گوش کنید. صداهای زیادی اطراف ما هستند که ما به خیلی از آنها توجّه نمیکنیم.
۲ـ به تابلوهای نصب شده بر دیوار خانهتان این بار با دقّت نگاه کنید. چه چیزهایی در آنها وجود دارد که آنها را تا به حال ندیدهاید!
۳ـ سرِظهر به هنگام گذر از کوچه، بوی غذاهای مختلف را تشخیص دهید. مطمئن باشید وقتی به خانه بازمیگردید یا سیر شدهاید یا گشنهتر!
۴ـ جرأت داشته باشید و تا میتوانید، مواد و وسایل اطراف را بچشید. البته مواظب هم باشید!
۵ـ چشمانتان را بار دیگر ببندید و آرام وسایل پیرامون خود را لمس کنید و جای وسایل را حدس بزنید.
ما در مدرسه با دقّت شکلهای گوناگونِ روی جام ارجان را نگاه کردیم. این ظرف بر خود شکلهای جالبی دارد. نگاه کردن به آن خالی از لطف نیست. با انجام این تمرینها یک گام به پلیس شدن یا باستانشناس شدن نزدیکتر میشوید!
منابع:
۱ـ انصاری، ولیالله، کشف علمی جرایم، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۰، صص۴۰۱ـ ۳۹۵.
۲ـ شعارینژاد، علیاکبر، روانشناسی رشد، تهران، انتشارات اطّلاعات، ۱۳۷۳،صص۳۸۵ـ ۳۸۳.
۳ـ ای. برک، لورا، روانشناسی رشد، ترجمة یحیی سیّدمحمّدی، تهران، انتشارات ارسباران، ۱۳۸۱.
۴ـ دویل، آرتورکانن، درندة باسکرویل (از مجموعة داستانهای شرلوک هولمز)، ترجمة مژده دقیقی، تهران، انتشارات هرمس، ۱۳۸۳، صهفت تا نه.
روستای شهرستانک از توابع آسارای کرج در ۵۵ کیلومترِی شمال خاوری کرج و ۹۰ کیلومتری تهران جای گرفته است. بلندای این روستا از سطح دریا ۲۱۹۰ متر است و آب و هوای آن در زمستان سرد و تابستان معتدل و دلپذیر است.
جادۀ ناصری، راهی که از زمانهای دور شهر ری را به مازندران متصل میکرد و در دورۀ قاجار توسعه یافت، از این آبادی میگذرد. امروزه هنوز کوهنوردان از این مسیر استفاده میکنند. در حال حاضر بهترین مسیر دسترسی به شهرستانک، راه آسفالتۀ ۸ کیلومتریای است که از جاده کرج-چالوس، نرسیده به گچسر منشعب شده و به شهرستانک منتهی میشود. آزادراه تهران - شمال نیز از نزدیکی شهرستانک خواهد گذشت.
شهرستانک که روستایی کوهستانی در شمال کوه توچال است، روستایی تاریخی به شمار می رود و ناصرالدین شاه قاجار در آن کاخ ویژهای داشته که امروزه به کاخ شهرستانک شناخته می شود.
کاخ ناصری
این کاخ درحدود سالهای 1295 قمری به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد و امروز در فهرست میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. این کاخ یرمسکونی است و درِ اتاقها بسته است؛ تقریبا تمام کاخ دوره ناصری تخریب شده و فقط یک ساختمان که در دوره پهلوی دوم مرمت شده بود سرپا است. در این کاخ فقط روزهای صبح جمعه برای بازدید باز میشود.
کتیبه قجری
در ضلع شرقی کاخ یک سنگ بزرگ قرار دارد که ارتفاعش بیشتر از چهار متر است و کتیبهای روی آن کندهکاری شده. اگر از مردم روستا بپرسید، میگویند زمانی ناصرالدین شاه اینجا مشغول استراحت بوده که این سنگ از کوه روبهرو پایین میآید و متوقف میشود. بعد شاه قاجار دستور میدهد شرح این ماجرا را روی این سنگ بکنند. اما نوشتههای روی سنگ دیگر خوانا نیست.
این کاروانسرای 12 هزار مترمربعی را مادر کاروانسراهای ایران نامیدهاند. کاروانسرای دیرگچین مربوط به دوران ساسانی ـ صفوی است و همکنون در حوزۀ میراث فرهنگی شهرستان قم قرار گرفته است. در کتابهای تاریخی مثل تاریخ قم، صوره الارض و کاروانسراهای ایران که جستجو کنیم، میبینیم که دیرگچین را با نامهای مختلفی آوردهاند، نامهایی مثل اردشیر، دیرالجص، دیر گچین و دیر کاج.
این کاروانسرا همکنون در کیلومتر 60 بزرگراه گرمسار ـ قم در کنار جاده و تقریبا در 10 کیلومتری چرم شهر قرار دارد. دیرگچین بر سر شاهراه ارتباطی جنوب شرق به غرب و در مسیر قم به ری قرار داشته؛ مسیری که در گذشته یکی از پر رفت و آمدترین و کلیدیترین مسیرهای کشور به شمار میرفت. اهمیت این کاروانسرا در دوره سلجوقیان با رونق گرفتن مسیر ساوه و قم به ورامین باز هم بیشتر شد. در دوران صفوی این کاروانسرا مرمت شده و بناهایی به آن افزوده شد.
بنای دیر گچین، از جمله کاروانسراهای چهار ایوانی ایران است که بر خلاف بسیاری از کاروانسراها در آن علاوه بر اتاقها، حجرهها، ایوانها، شترخوانها و فضاهای اقامتی ویژه، دارای حیاطی وسیع، حمام عمومی، سرویسهای بهداشتی عمومی، آسیاب، حوض خانه، مسجد، دکانهای خرید و فروش کالا، حیاط خلوت و در خارج بنا، آتشکده، کورۀ آجرپزی، آب انبار و قبرستان وجود دارد. در ضلع جنوب شرقی این کاروانسرا مسجدی 300 متر مربعی قرار دارد و درضلع شمال شرقی آن حیاط خلوتی طراحی شده که محل استقرار مهمانان ویژه و مأموران حکومتی بوده است. البته به تمام این تجهیزات داخلی باید ملحقاتی مثل بنای قلعه گلی کنار کاروانسرا، کوره آجرپزی، آب انبار و قبرستان را در خارج از کاروانسرا اضافه کنید که با احتساب آنها مساحت این بنا به 19 هکتار میرسد.
کاروانسرای دیر گچین که در گذر زمان و به دلیل بیتوجهی مسئولان روز به روز بیشتر به نابودی نزدیک میشود، تا همین چند سال پیش به عنوان محلی برای نگهداری شترها و احشام عشایر محلی مورد استفاده قرار میگرفت. همکنون نیز وضعیت مناسبی نداشته و تنها و بدون هیچ گونه رسیدگی در دل کویر روزگار سپری می کند. کند بودن روند مرمت این کاروانسرا، چهرۀ آن را به صورت یک ویرانه تبدیل کرده و بازدیدکنندگان را دل آزرده می کند.
ورامین پس از ری در جریان شهرنشینی تهران بزرگ نقش مهم داشته است. ورامین همکنون قطب بزرگ صنعتی ـ کشاورزی تهران به حساب می آید.
دشت ورامین در حقیقت یک انبار غله برای ساکنین تهران محسوب می شود. از انواع محصولاتی که در این دشت حاصلخیز پرورش میابد می توان به پنبه و خربزه و انواع و اقسام صیفی جات اشاره کرد.
ورامین جغرافیا
شهرستان ورامین در جنوب شرقی شهرستان تهران قرار دارد این شهر از شرق به استان سمنان از غرب به شهرستان ری و از شمال به شهرستان تهران و از شمال شرق به به شهرستان دماوند و از جنوب به قم محدود می شود. مساحت این شهرستان ۲۲۸۸ کیلومتر مربع است که شامل چهار شهر به نام های ورامین، پیشوا، جوادیه و قرچک می شود. از آب جاجرود برای آبیاری زمینهای کشاورزی این منطقه استفاده می شود.
ورامین، تاریخ و آثار تاریخی
سکونت در دشت ورامین سابقه ای طولانی دارد. همکنون در این دشت تیه های معروفی چون تپه پوئینگ وجود دارد که آثار آن مربوط به هزاره پنجم پ.م است. این دشت در دورانهای مختلف در کنار ری که مرکز بزرگ تمدن بوده است، سکونتگاه انسان بوده است . آثار مختلفی که در این دشت باقی مانده است شاهدی بر این سخن هستند. برخی از مهمترین آثار دشت ورامین عبارتند از ׃
تپه پودینگ ׃ هزاره پنجم پ.م
تپه میل وتپه چال ترخان׃ از دوران ساسانی
مقبره علاء الدوله׃ از دوران ایلخانی (جانشینان مغول)
مسجد جامع (جمعه) ورامین׃ از دوره ایلخانی (جانشینان مغول)
امام زاده یحیی ورامین: از دوره ایلخانی (جانشینان مغول)
امام زاده حسین رضا: از دوران تیموری
امامراده جعفر: از دوران تیموری
امامزاده جعفر از دوران صفوی
بقعه شاهزاده محمد:از دوران قاجاریه
شاهزاده حسین: از دوران ایلخانی (جانششینان مغول)
تپه میل:
این تپه بزرگ در روستای ٭ده نو٭ قرار دارد. تپه میل تپه ای بزرگ است که بر بالای آن بنایی چهار تاقی وجود دارد. بنای احداث شده بر روی این تپهبا سنگ و ساروج(نوعی ملاط) و خشت وگل ساخته شده است و مربوط به دوره ساسانی است.
مسجد جامع ورامین:
این مسجد یکی از مهمترین مساجد ایران است که در زمان ایلخانی (مغول) ساخته شده است. تاریخ ساخت این مسجد بین سال های ٧٢٢ تا ٧٢٦ (ه. ق.) است. بنای مسجد در سال ٨١٥ (ه. ق.) تعمیر و مرمت شده است. برای زیبا کردن این ساختمان از کاشیکاری و گچبری استفاده شده است.
برج علاء دوله:
این بنا در کنار یک میدان در وسط شهر ورامین قرار دارد.بر اساس انچه در کتیبه بنا امده است این ساختمان مربوط به علا دوله بوده است که در زمان مغول ها وفات یافته است . این بنا متعلق به سال ٦٨٠ (ه.ق) است. برج علا دوله ١٢ متر ارتفا دارد . ارتفاع گمبد این بنا هم ٥ متر است و دو پوشش دارد.
منابعی برای مطالعات بیشتر در باره ورامین:
: کیانی ٬ محمد یوسف ٬ معماری ایران دوره اسلامی٬ تهران ٬ انتشارات سمت١٣٧٩
:کیانی ٬ محمد یوسف ٬ تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی ٬ تهران ٬ انتشارات سمت.١٣٧٤
:اذری دمیر چی ٬حسن. جغرافیای تاریخی ورامین٬ تهران١٣٥٠
:زنده دل٬ حسن٬ استان تهران٬ تهران٬ انتشارات سازمان ایرانگردی و جهانگردی . ١٣٧٦
این شهرستان دارای دو بخش ( مرکزی و رودهن ) و پنج دهستان و شهرهای دماوند، رودهن، گیلاوند و آب سرد است. شهرستان دماوند کوهستانی است و در بخش جنوبی آن ناهمواری ها، کمتر از بخش شمالی شهرستان است. برخی مراکز دیدنی دماوند عبارتند از: دریاچه تار و ممج، چشمه اعلاء، آب معدنی قلعه دختر، چشمه معدنی البرز در آب علی، چشمه تیزآب، آبشار شکرآب، غار گل زرد، مسجد جمعه سلجوقی، مقبره شیخ شبلی و ...